کوروش رفیعی (متولد ۱۳۴۵ در همدان) معمار برجستهی معاصر ایران است که به خاطر طراحیهای خلاقانه و ترکیب عناصر معماری سنتی با رویکردهای نوین شهرت یافته است. او فارغالتحصیل رشته معماری در سال ۱۳۷۳ از دانشگاه شهید بهشتی است و در طی سالیان فعالیت خود، پروژههای شاخص متعددی را طراحی و اجرا کرده است.
از مهمترین آثار وی میتوان به طراحی ساختمان جدید پلاسکو در تهران اشاره کرد؛ بنایی ۱۵ طبقه که پس از فروپاشی ساختمان قدیمی پلاسکو ساخته شد و طرح کوروش رفیعی علیرغم کسب رتبه دوم در مسابقه، برای ساخت برگزیده شد. رفیعی همچنین سابقه فعالیت هنری به عنوان نقاش را دارد و برگزاری نمایشگاههایی از طرحها و نقاشیهایش در اواخر دهه ۱۳۷۰ نشان از پیوند ذوق هنری او با معماری دارد. این مقاله به طور جامع به زندگی، تحصیلات، فعالیتهای حرفهای و دستاوردهای کوروش رفیعی میپردازد و تاثیرات فرهنگی و نوآوریهای وی در معماری ایران را مورد بررسی قرار میدهد.
دوران کودکی و نوجوانی
کوروش رفیعی در سال ۱۳۴۵ در یک خانواده در شهر تاریخی همدان چشم به جهان گشود. دوران کودکی او در بستری فرهنگی غنی سپری شد و از همان سنین پایین علاقه ویژهای به نقاشی و ریاضیات از خود نشان داد. ترکیب این دو علاقه، یکی هنری و دیگری علمی، بعدها زمینهساز گرایش اتفاقی او به معماری شد.
گفته میشود آشنایی رفیعی با حرفه معماری بهطور تصادفی رخ داد، اما همین آشنایی مسیر زندگی او را تعریف کرد و استعداد نهفتهاش در طراحی را نمایان ساخت. روحیه خلاق و ذهن پویا که از کودکی در او پرورش یافته بود، پشتوانهای شد تا در سالهای بعد رویکردی مبتکرانه در پیش گیرد و به سوی معماری سوق پیدا کند. فضای خانوادگی و محیط فرهنگی همدان نیز در پرورش ذوق هنری و نگاه زیباشناسانه او بیتأثیر نبود و رفیعی را با میراث غنی معماری ایران از سنین کم آشنا کرد.
تحصیلات و آغاز مسیر حرفهای
علاقه شکلگرفته در نوجوانی به طراحی و معماری، کوروش رفیعی را به یکی از معتبرترین مراکز آموزش عالی معماری در ایران کشاند. او در دانشکده معماری دانشگاه شهید بهشتی تهران به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۷۳ با کسب درجه کارشناسی ارشد معماری از این دانشگاه فارغالتحصیل شد. دوران دانشگاه برای رفیعی فرصتی بود تا زیر نظر اساتید برجسته، مفاهیم بنیادین طراحی معماری را بیاموزد و توانمندیهای هنری خود را در قالب پروژههای آکادمیک پرورش دهد.
پس از فراغت از تحصیل، رفیعی وارد دنیای حرفهای معماری شد و کار خود را با همکاری در دفاتر معتبر آغاز کرد. در کارنامه او همکاری با معمار مشهور، مهندس فرهاد احمدی، به چشم میخورد؛ از جمله در پروژه مجتمع فرهنگی سینمایی کرمان و همچنین شرکت در مسابقه طراحی کتابخانهای برای ایران در کشور پاکستان که طرحشان موفق به کسب رتبه اول شد. این موفقیتهای اولیه، نام کوروش رفیعی را به عنوان معماری جوان اما توانا مطرح کرد.
وی همچنین در مسابقهی بینالمللی طراحی اسکان ۱۰۰ هزار زائر در شهر مکه حضور داشت و تیم طرح وی توانست رتبه سوم را در این رقابت کسب کند. تجربهاندوزی در چنین پروژهها و همکاریها به رفیعی کمک کرد تا دانش تئوریک خود را با مهارتهای عملی در کارهای پیچیده گره بزند. او پس از چندین سال فعالیت در شرکتهای مشاور معماری و کسب تجربه مدیریتی (از جمله رسیدن به سمت مدیر طراحی در یک شرکت مشاور)، در نهایت تصمیم گرفت مسیر مستقل خود را دنبال کند و بنیانگذار دفتر معماری خویش باشد.
فعالیتهای حرفهای و دستاوردها
کوروش رفیعی در سال ۱۳۸۴ (۲۰۰۶ میلادی) به همراه گروهی از معماران جوان و باانگیزه، استودیوی طراحی معماری خود را با نام «KRDS» در تهران تأسیس کرد. این استودیو بستری برای تحقق ایدههای نوآورانه رفیعی بود. وی از همان آغاز سه رکن اساسی «خلاقیت، پویایی و پایداری» را محور طراحیهای خود قرار داد. این رویکرد اندیشمندانه زمینهساز موفقیت بسیاری از پروژههای او شد و به مرور زمان امضای ویژهای در کارهایش ایجاد کرد.
در دهههای ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ خورشیدی، دفتر کوروش رفیعی پروژههای متنوعی را طراحی و اجرا نمود. از آن جمله میتوان به طراحی مجموعههای مسکونی و تفریحی در منطقه سوهانک تهران اشاره کرد که شامل یک ساختمان مسکونی و مجموعه استخر در سوهانک بود. این طرحها با تأکید بر ایجاد فضاهای زندگی مدرن و در عین حال هماهنگ با محیط اجرا شدند. همچنین ویلای «طاقبرطاق» (سرای داییجان) در رویان مازندران از دیگر کارهای خلاقانه رفیعی است که توجه منتقدان را جلب کرد.
در طراحی این ویلای ساحلی، دو هدف عمده دنبال شد: یکی هماهنگی با اقلیم و چشمانداز ساحلی دریای خزر و دیگری بهرهگیری معمارانه از فرم طاقهای سنتی ایرانی. نتیجه این رویکرد، خلق ترکیبی بدیع از طاقهای متقاطع بود که هم با محیط شمال ایران سازگار است و هم یادآور میراث معماری کهن ایران محسوب میشود. رفیعی با بهرهگیری از مصالح و فناوریهای نوین موفق شد امکانات ساختاری تازهای برای اجرای طاقها بیافریند و بدین ترتیب به فرمی دست یابد که ضمن الهام از گذشته، کاملا نوآورانه است.
این برج با نمای مشبک و فرم پلهای بخش یادمانی خود، نمونهای از تلفیق زیباییشناسی مدرن با کاربری عملیاتی و یادمانی است. ساختمان جدید پلاسکو را شاید بتوان مهمترین دستاورد حرفهای کوروش رفیعی دانست. پس از حادثه آتشسوزی و فرو ریختن ساختمان پلاسکو در دیماه ۱۳۹۵، مسابقهای آزاد برای طراحی بنای جایگزین برگزار شد. طرح رفیعی در این رقابت رتبه دوم را کسب کرد، اما پس از بررسیهای تکمیلی توسط داوران و کارفرما، همین طرح برای اجرای نهایی انتخاب گردید.
پروژه پلاسکوی نو یک برج تجاری ۱۵ طبقه به همراه چند طبقه زیرزمین است که یک طبقه ویژه نیز به عنوان موزه و یادمان شهدای آتشنشان در نظر گرفته شد. رفیعی در طراحی این بنا کوشید یادبود آتشنشانان فداکار را به شکلی انتزاعی و در عین حال ملموس در دل ساختمان بگنجاند تا بنا علاوه بر کاربرد تجاری، کارکرد فرهنگی و یادمانی نیز داشته باشد. انتخاب طرح او برای بازسازی یکی از نمادینترین ساختمانهای تهران، جایگاه وی را به عنوان معمار مورد اعتماد در پروژههای ملی تثبیت کرد.
علاوه بر این پروژهها، کوروش رفیعی در رقابتهای معتبر دیگری نیز حضوری درخشان داشته است. وی به همراه تیم طراحی خود در یک مسابقه بینالمللی برای طراحی ویلایی مدرن (ویلا فردوس) با همکاری دفتر مشهور Coop Himmelb(l)au شرکت کرد که هرچند اجرایی نشد، تجربه همکاری بینالمللی را برای او به ارمغان آورد. انتشار طرحها و پروژههای رفیعی در نشریات تخصصی و وبگاههای معماری داخل و خارج از کشور (از قبیل ArchDaily و مجلات معماری ایران) گواهی بر اعتبار حرفهای و خلاقیت متمایز او است.
کسب جوایز و افتخاراتی چون رتبههای برتر در مسابقات معماری، معرفی طرحهای وی در نمایشگاههای طراحی معاصر و دریافت تقدیرنامههای گوناگون از جمله دستاوردهایی است که در کارنامه حرفهای او به چشم میخورد. با گذشت هر دهه از فعالیت، رفیعی مسیر تکاملی خود را از طراحی پروژههای کوچک محلی به سمت پروژههای بزرگ ملی و بینالمللی پیموده و به یکی از چهرههای اثرگذار معماری ایران بدل شده است.
پروژه هنزا گروه توسعه دهنده املاک زی
یکی از آخرین و برجستهترین پروژههای کوروش رفیعی، طراحی مجتمع مسکونی هنزا است. این پروژه که توسط گروه توسعه املاک زی به اجرا درآمده، در منطقه پردیس تهران و در کوهپایههای زیبای البرز واقع شده است.
با زیربنای قابل توجه و متراژ کل بالا، این مجتمع به عنوان یکی از پروژههای لوکس و مدرن منطقه شناخته میشود. پروژه شامل دو طبقه زیرزمین به همراه شش طبقه روی زمین بوده و امکانات رفاهی متعددی نظیر روف گاردن، سالنهای ورزشی، آلاچیقهای دلنشین، باربیکیو و جکوزی را در اختیار ساکنین قرار میدهد.
طراحی این مجموعه توسط کوروش رفیعی انجام شده و تلفیقی از سبکهای مدرن با عناصر بومی و بهرهگیری از نور و فضای طبیعی است؛ رویکردی که نه تنها آسایش و کاربری بهینه را فراهم میآورد، بلکه ارزش زیباییشناختی و فرهنگی محیط شهری را نیز ارتقا میدهد.
زندگی شخصی و تأثیرات فرهنگی
کوروش رفیعی با وجود شهرت حرفهای، زندگی شخصی نسبتا کمحاشیهای دارد و اطلاعات کمی درباره جزئیات زندگی خانوادگی او در منابع عمومی آمده است. او بیشتر تمرکز خود را معطوف به کار حرفهای و فعالیتهای فرهنگی کرده است. رفیعی که از کودکی به هنر علاقمند بود، در بزرگسالی نیز این علاقه را حفظ کرد و آن را در خدمت معماری قرار داد. وی در سالهای ۱۳۷۸ طی چند نمایشگاه طراحی و نقاشی (از جمله در نگارخانه الهه) شماری از آثار هنری خود را به نمایش گذاشت.
این فعالیتها نشان میدهد که او علاوه بر یک معمار، یک هنرمند تجسمی نیز محسوب میشود و از هنرهای دیگر برای غنای دید معمارانه خود بهره میگیرد. پیوند میان هنر نقاشی و معماری در کارهای رفیعی را میتوان در حساسیت او نسبت به فرم، رنگ و نور در طرحهایش مشاهده کرد. به عنوان مثال، تجربه او در نقاشی به وی نگاهی دقیق و موشکافانه در ترکیببندی فضاها بخشیده است و هر کدام از پروژههایش را به مثابه یک اثر هنری مینگرد.
از منظر تأثیرات فرهنگی، رفیعی همواره کوشیده است در عین نوگرایی، ریشههای هویتی معماری ایرانی را حفظ کند. او معتقد است معماری ایرانی گنجینهای از مفاهیم و فرمهای ارزشمند مانند طاقها، گنبدها و حیاطهای مرکزی است که میتوانند با نیازهای روز تطبیق داده شوند. در برخی پروژههای او مستقیما از این میراث الهام گرفته شده است؛ چنانکه در ویلای طاقبرطاق، فرمهای طاق سنتی ایران را با چرخش و ترکیب در جهات مختلف، به ساختاری مدرن تبدیل کرد. این ابتکار، ضمن زنده نگه داشتن یادگارهای معماری بومی، نشاندهنده نگاه آیندهنگر رفیعی در بهرهگیری از فناوری برای احیای الگوهای گذشته است.
در طراحی موجشکنگونه سقفها و طاقهای این ویلا، از الگوهای معماری سنتی ایران الهام گرفته شده اما اجرا با مصالح و تکنیکهای مدرن صورت گرفته است. این پروژه نمونهای از تاثیرات فرهنگی بر کار رفیعی است که چگونه میتوان عناصر هویتی را در کالبدی نوظهور داد. رفیعی با اینگونه آثار نشان داده است که سنت و مدرنیته در معماری نه تنها در تقابل با هم نیستند، بلکه در صورت برخورد خلاقانه میتوانند مکمل یکدیگر باشند و به خلق فضایی غنیتر بیانجامند.
از دیگر جنبههای زندگی شخصی و حرفهای او، حضور در محافل دانشگاهی و مجامع حرفهای برای انتقال دانش و تجربه به نسل جوان معماران است. هرچند در منابع به طور مشخص به سمتهای آموزشی او اشاره نشده، اما مشارکت فعال وی در نشستها، مصاحبههای تخصصی و برنامههای رسانهای مرتبط با معماری از جمله گفتوگو درباره معماری و سلیقه عمومی، نشان میدهد که رفیعی دغدغه ارتقای فرهنگ معماری در جامعه را دارد و دانش خود را با دیگران به اشتراک میگذارد.
تحلیل و نقد دستاوردها
با نگاهی به کارنامه کوروش رفیعی میتوان دریافت که او معمار خلاقی است که نقاط قوت بارزی در آثارش دیده میشود. یکی از مهمترین ویژگیهای کارهای رفیعی، نوآوری در عین وفاداری به ریشهها است. او توانسته است فناوریها و سازههای مدرن را در خدمت احیای الگوهای سنتی به کار گیرد و بدین ترتیب ترکیبی بدیع خلق کند. برای نمونه، در پروژه ویلای طاقبرطاق، ابتکار وی در بریدن و چرخاندن طاقها و قرار دادن آنها بر روی یکدیگر جهت انتقال بار به گونهای است که در گذشته سابقه نداشته و تنها با امکانات مهندسی معاصر ممکن شده است؛ اقدامی که تحسین ناظران را برانگیخت و به مجموعه آثار معماری طاقدار ایران ترکیبی جدید اضافه کرد.
همچنین، در بنای پلاسکوی نو، رفیعی شیوهای انتزاعی برای القای یادبود حادثه به کار گرفت؛ بدون آنکه شکل ظاهری بنا مستقیما تقلیدی از واقعه باشد، توانست با ایجاد فضاهای تهی و حجمهای پلهای، خاطره حادثه و شهدای آن را در ذهن بیننده زنده کند. این رویکرد خلاقانه به معماری یادمانی، بیانگر جسارت و نوآوری او در مواجهه با چالشهای طراحی است.
نقطه قوت دیگر رفیعی را میتوان توجه به پایداری و انسانمحوری در طرحهایش دانست. از ابتدای فعالیت، او بر عنصر پایداری تأکید داشته و سعی کرده است طرحهایی ارائه دهد که در بلندمدت نیز واجد ارزشهای زیستمحیطی و کارکردی باشند. افزون بر این، آثار او نشاندهنده رویکرد انسانمدارانه در معماری است؛ فضاهایی که طراحی میکند پاسخگوی نیازهای کاربران بوده و تجربه کاربر را در اولویت قرار میدهد. شاید به همین دلیل است که طرحهای وی در مسابقات مختلف مورد اقبال داوران قرار گرفتهاند، چرا که ترکیب هنر، خلاقیت و کارایی را توأمان دارا هستند.
با این حال، هر نوآوری با نقدهایی نیز همراه است. برخی منتقدان معتقدند که در معماری نباید از خواست و سلیقه عموم فاصله گرفت. کوروش رفیعی در پاسخ به این دیدگاه تأکید میکند که «شکی نیست که معماری برای مردم است، اما معماریکردن به معنی این نیست که صرفا سلیقه عمومی را رعایت کنیم».
این جمله بیانگر نگاه نقادانه او به مقوله تبعیت صرف از ذائقه همگانی است. از دید رفیعی، معمار وظیفه دارد ضمن احترام به نیازهای کاربران، افقهای تازهای را به روی جامعه بگشاید و کیفیت زیباشناختی و کارکردی فضاها را ارتقا دهد، حتی اگر این امر در ابتدا با سلیقه رایج فاصله داشته باشد. او باور دارد معماری هنری است که میتواند فرهنگساز باشد و نباید صرفا دنبالهروی خواست لحظهای بازار یا مردم قرار گیرد.
در ارزیابی نقادانه دستاوردهای رفیعی، باید به تعادل میان نوآوری و کاربردپذیری در آثارش اشاره کرد. پروژههایی نظیر پلاسکوی نو آزمونی دشوار برای هر معمار محسوب میشود، چرا که از یک سو باید خاطره یک فاجعه ملی را گرامی بدارد و از سوی دیگر اعتماد عمومی به ایمنی و کاربردیبودن بنای جدید را جلب کند. سوالاتی در مورد نسبت بنای جدید پلاسکو با معماری پیشین و میزان کارایی و امنیت آن برای کسبه و مردم مطرح بود که رفیعی با دقت به آنها پاسخ داد. طراحی او توانست تا حد زیادی نگرانیها را برطرف کند و اثری خلق کند که هم یادمانی است و هم کاربردی و ایمن.
البته نقدهایی نیز وجود داشت؛ برخی شاید ترجیح میدادند بنای جدید شکلی کاملا متفاوت از گذشته داشته باشد یا بالعکس عینا بازسازی شود. اما رفیعی راه میانه را برگزید و با حفظ ابعاد کلی و عملکرد بنا، زبان طراحی آن را متحول کرد. در مجموع، نقدها نسبت به کارهای او بیشتر معطوف به جسارت طرحهایش است که گاه فراتر از انتظار محافظهکارانه جامعه معماری ایران بوده است. با این وجود، موفقیت پروژهها و رضایت کارفرمایان و کاربران، نشان داده که دیدگاههای نوآورانه وی در عمل موفق از آب درآمدهاند.
نتیجهگیری
کوروش رفیعی را میتوان نمونهای الهامبخش از معماران نسل خود دانست که توانستهاند پلی بین گذشته و آینده معماری ایران بزنند. او در مسیر زندگی حرفهای خود از کودکی هنردوست در همدان تا معمار سازنده یادمانهای ملی در تهران، همواره اصالت فرهنگی را ارج نهاده و در عین حال نوآوری را سرلوحه کار خویش قرار داده است. در این مقاله دیدیم که چگونه رفیعی با تکیه بر سه اصل خلاقیت، پویایی و پایداری، کارنامهای پربار از پروژههای موفق رقم زده است؛ پروژههایی که هر یک پیامآور نکتهای ارزشمند در معماری معاصرند.
پیام کلیدی زندگی حرفهای کوروش رفیعی آن است که معماری هنگامی ماندگار و اثرگذار میشود که ریشه در فرهنگ و هنر یک سرزمین داشته باشد و همزمان به نیازهای زمانه و آینده پاسخ گوید. رفیعی با ادغام هنرهای تجسمی در معماری، با احترام به زمینههای بومی و با جرأت در شکستن قالبهای مرسوم، نشان داد که معماری میتواند فراتر از ساختن بنا باشد و به مثابه خلق یک اثر فرهنگی ماندگار جلوه کند.
پیشبینی میشود که او در سالهای پیش رو نیز همچنان نقشی راهبردی در معماری ایران ایفا کند و با پرورش نسل جدید معماران خلاق و اجرای طرحهای بدیع دیگر، میراثی ماندگار از خود برجای بگذارد. اهداف آتی او احتمالا در امتداد همان مسیری است که تاکنون پیموده؛ یعنی اعتلای کیفی محیط ساختهشده ایران، تقویت پیوند معماری با فرهنگ و هنر و حرکت به سوی پایداری و نوآوری بیشتر. به طور خلاصه، کوروش رفیعی چهرهای تأثیرگذار در معماری معاصر ایران است که مطالعه زندگی و آثارش نشان میدهد چگونه میتوان با پشتوانه فرهنگ بومی و نگاه خلاقانه، افقی نو در عرصه معماری گشود.